بنبست مذاکرات صلح

بنبست سیاسی یا ماهوی ؟

 

 اول باید این مغالطه  اصلاح ګردد : جنګ جاری در افغانستان چارده ساله نیست ٬ نیم قرن از عمر آن در وضیعتی میګذرد که  پایان بی اما واګر برای آن قابل پیشبینی نیست .

 در تمام این سالها ٬ محتوا ٬ اهداف و مرکز قومانده جنګ تغیر نه  نموده است . ظاهرآ تنها شعار ها تعویض  و بازیګرانی از نسل و قماش واحد ( بنیاد ګرایی ) با تغیر نام   نقش خود را ایفا و صحنه را به دیګری واګذاشتند .

هر سیاستی که بدون توجه به محتوا و دلایلی این پروسه طرح شود یا بر احساسات آرمانګرایانه استوار است و یا برعوامفریبی بنا ګردیده است .

برای تعریف صلح باید تعریف روشنی از جنګ داد . جنګ افغانستان جنګ داخلی نیست ٬  تحمیل ګردیده و اهداف ستراتیژیک غیر افغانی را مدنظر دارد٬ علرغم عدم اعتراف حاکمان بر سر اقتدار ٬ وهویت تراشی برای اجیران جنګی تروریست ٬این حقیقت چنان روشن ٬ مستند و افشا شده است که نیازی به بحث و ادله ندارد٬ به این اعتبار طرح مذاکرات بین الافغانی که هدف معامله با آنانرا تعقیب مینماید یک خدعه ګمراه کننده است که به تامین صلح نمی انجامد ٬ زیرا جنګ اهداف غیر افغانی را دنبال مینماید ٬ و این توهم که با تقسیم قدرت دولتی میان جنګنده ها میتوان به صلح رسید بعد دیګر جنګ است که با استفاده از ظاهر افغانی آرایش نیرو های شامل جنګ هدف اغفال عامه مردم را تعقیب میکند . 

 ما تفاهم بین الافغانی را برای مقابله با جنګ مطرح میداریم ٬ البته که این جدا ازمذاکرات معامله ګرانه  حکومت برای توسعه پایه های خود است ٬ که خود خطای دیګر است زیرا حمایت تروریستها و افراطیت نتائیج معکوس را همراه داشته ٬ فاصله بین مردم و حکومت را وسیعتر ٬ عمیقتر و ناګزیر تر میسازد .

 زمانیکه  تفاهم بین الافغانی در برابر جنګ مطرح میشود معنی آن تفاهم بر سر تقسیم چوکی ها نیست بلکه به  معنی اتحاد وسیع مردم برای دفاع از تامین صلح و امنیت است  که زمینه  توسعه ٬ تعمیق و تعمیل  دستآورد های  دموکراتیک مسجل در قانون اساسی ٬ حقوق و آزادیهای فردی  و اجتماعی را فراهم میسازد

  با توجه به ګستره دول« ذینفع » درین نبرد و روابط ذات البینی آنان از یکطرف وروکش مذهبی پروسه از طرف دیګر وضیعت واقعآ پیچیده و غامضی بوجود آمده است  که  بیلانس سیاست در افغانستان ضرورت مدیریت مدبر ٬ کارآګاه ووطنپرست را در صدر وظایف قرار داده که امکان ایجاد آن متاسفانه قربانی جنګ قدرت در ائیتلاف حاکم موسوم به حکومت وحدت ملی ګردیده است . 

با تاکید بر مناسبات پیچیده حاکم بر جامعه و بدون قصد ساده سازی مناسبات ٬ در ارایش نیروها بصورت یک کل با دو جناح کاملآ متفاوت از هم و متضاد باهم روبرو هستیم ٬ در یکطرف نیروهای ملی ٬ وطنخواه ٬ ترقی پسند و صلحخواه نا  منسجم و پراګنده قرار دارد و در طرف دیګربه تاسی از اهداف ستراتیژیک جنګهای استخباراتی نیرو های اجیر شده و حتی خلق شده تروریست زیر چتر دین و مذهب افراز ګردیده اند که با توجه به تعارض محتوای این ارایش صلح میان طرفین عملی و ممکن نیست . این جنګ تا غلبه ادامه خواهد یافت ٬ خواه این غلبه در میدان نبرد بدست آید یا پشت میز مذاکره . برای آنکه درین جنګ پیروز شد :

ـ تمام نیرو های ترقیخواه و صلح طلب در اطراف یک منشور ملی ٬ با کنار ګذاشتن دیدګاه ها ٬  علایق و اهداف ګروهی و ساختاری در یک جنبش وسیع صلحخواه متحد شوند .

ــ خود محوریت و طرح  ادعا ها و اتهامات در برابر همدیګر میتواند در هر مرحله کارمسبب زیانهای  جبران ناپذیر وصف شکنانه ګردد . هر تلاشی که در خدمت این تحریکات قرار دارد ٬ بایستی تلاش خصمانه ارزیابی و اعلام ګردد .

ــ دموکراسی ٬ صلح و ترقی را نمیتوان با دزدان ٬ فساد پیشه ګان و نیروهای شرورتامین نمود . دولت بایدمجبور ساخته شود از وضیعت موجود بدر آید و برتوهم  در مورد جنګ ونیرو های شامل آن ونیز  بازی دوپهلو در حاکمیت دولتی پایان دهد .

ــ  در صورت تبارز نیروهای ترقیخواه در حاکمیت دولتی ٬ مورد حمایت قرار ګیرند٬  از تعرض افراطیت  و ترورپروری تحت  هر نامی که تبارز نماید ممانعت بعمل آید . بخاطر داشته باشیم مرحله بعدی  جنګ تجمع هرچه ګسترده تر افراطیت ٬ تروریزم وحلقات مافیایی در حاکمیت دولتی و تعدیل قانون اساسی به میل آنانست .

ــ تحلیل ها و تبلیغات محض هیچ دردی را دوا نمیکند ٬  دو ګام عملی بهتر از صدها مقاله است . ما به عنوان یک حزب سیاسی ٬  اماده ګی کامل خود را برای تشریک مساعی بر محور منافع ملی٬ صرف نظر از مناسبات ما با طرف یا اطراف تشریک مساعی اعلام می داریم .

شعبه تبلغات و مطالعات حزب وطن

چپاول دارایی های مردم توسط زورمندان ، جنگ سالاران و مفسدین داخل حاکمیت

Druckversion | Sitemap
© Rahema نشر مجدد مضامین این صفحه با ذکر منبع مجاز است